مدیریت پروژه چیست، 3 نوع، به همراه مثال
مدیریت پروژه شامل برنامه ریزی و سازماندهی منابع یک شرکت برای حرکت دادن یک کار، رویداد یا وظیفه خاص به سمت تکمیل است. این می تواند شامل یک پروژه یک بار مصرف یا یک فعالیت مداوم باشد و منابع مدیریت شده شامل پرسنل، امور مالی، فناوری و مالکیت معنوی است.

مدیریت پروژه اغلب با زمینههایی در مهندسی و ساختوساز و اخیراً مراقبتهای بهداشتی و فناوری اطلاعات (IT) مرتبط است، که معمولاً دارای مجموعهای پیچیده از مؤلفهها هستند که برای ایجاد یک محصول کارآمد باید بهصورت مجموعهای تکمیل و مونتاژ شوند.
مهم نیست که صنعت چه باشد، مدیر پروژه تقریباً همان شغل را دارد: کمک به تعریف اهداف و مقاصد پروژه و تعیین اینکه اجزای مختلف پروژه چه زمانی و توسط چه کسی باید تکمیل شوند. آنها همچنین بررسی های کنترل کیفیت را ایجاد می کنند تا اطمینان حاصل شود که اجزای تکمیل شده از استاندارد خاصی برخوردار هستند.
نکات کلیدی
- در سطح بسیار ابتدایی، مدیریت پروژه شامل برنامه ریزی، شروع، اجرا، نظارت و بسته شدن یک پروژه است.
- انواع مختلفی از روش ها و تکنیک های مدیریت پروژه، از جمله سنتی، آبشاری، چابک و ناب وجود دارد.
- مدیریت پروژه در سراسر صنایع مورد استفاده قرار می گیرد و بخش مهمی از موفقیت شرکت های ساختمانی، مهندسی و فناوری اطلاعات است.
آشنایی با مدیریت پروژه
به طور کلی، فرآیند مدیریت پروژه شامل مراحل زیر است: برنامه ریزی، شروع، اجرا، نظارت و بسته شدن.
از ابتدا تا انتها، هر پروژه به برنامه ای نیاز دارد که مشخص کند کارها چگونه از زمین خارج می شوند، چگونه ساخته می شوند و چگونه به پایان می رسند. برای مثال، در معماری، پلان با یک ایده شروع میشود، به سمت طراحیها پیش میرود و به سمت طراحی نقشه پیش میرود و هزاران قطعه کوچک در بین هر مرحله کنار هم قرار میگیرند. معمار تنها یک نفر است که یک تکه از پازل را ارائه می دهد. مدیر پروژه همه را کنار هم می گذارد.
هر پروژه معمولا دارای یک بودجه و یک بازه زمانی است. مدیریت پروژه باعث می شود همه چیز به آرامی، به موقع و با بودجه پیش برود. این بدان معناست که وقتی بازه زمانی برنامه ریزی شده به پایان می رسد، مدیر پروژه ممکن است تمام اعضای تیم را که روی پروژه کار می کنند نگه دارد تا طبق برنامه به پایان برسد.
انواع مدیریت پروژه
بسیاری از انواع مدیریت پروژه برای رفع نیازهای خاص صنایع خاص یا انواع پروژه ها توسعه یافته اند. آنها شامل موارد زیر است:
1. مدیریت پروژه آبشاری
این شبیه به مدیریت پروژه سنتی است، اما شامل این هشدار است که هر کار باید قبل از شروع کار بعدی تکمیل شود. پله ها خطی هستند و پیشرفت در یک جهت جریان دارد – مانند یک آبشار. به همین دلیل توجه به توالی وظایف و جدول زمانی در این نوع مدیریت پروژه بسیار مهم است. اغلب، با تکمیل وظایف کوچکتر و شروع کارهای بزرگتر، اندازه تیمی که روی پروژه کار می کند، افزایش می یابد.
2. مدیریت پروژه چابک
صنعت نرم افزار کامپیوتری یکی از اولین کسانی بود که از این روش استفاده کرد. مدیریت پروژه چابک بر اساس 12 اصل اصلی مانیفست چابک یک فرآیند تکراری است که بر نظارت مستمر و بهبود محصولات قابل تحویل متمرکز است. در اصل، محصولات با کیفیت بالا نتیجه ارائه ارزش مشتری، تعاملات تیمی و انطباق با شرایط فعلی تجاری است.
مدیریت پروژه چابک از رویکرد مرحله به مرحله متوالی پیروی نمی کند. در عوض، مراحل پروژه به موازات یکدیگر توسط اعضای مختلف تیم در یک سازمان تکمیل می شود. این رویکرد میتواند خطاها را بدون نیاز به راهاندازی مجدد کل فرآیند پیدا کند و تصحیح کند.
3. مدیریت پروژه ناب
این روش همه چیز در مورد اجتناب از اتلاف زمان و منابع است. اصول این روش از رویه های تولید ژاپنی به دست آمده است. ایده اصلی پشت آنها ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان با منابع کمتر است.
روش ها و انواع مدیریت پروژه بسیار بیشتر از آنچه در اینجا ذکر شده است وجود دارد، اما اینها برخی از رایج ترین آنها هستند. نوع مورد استفاده به ترجیح مدیر پروژه یا شرکتی که پروژه در حال مدیریت است بستگی دارد.
نمونه ای از مدیریت پروژه
فرض کنید یک مدیر پروژه وظیفه دارد تیمی را برای توسعه محصولات نرم افزاری رهبری کند. آنها با شناسایی محدوده پروژه شروع می کنند. سپس وظایفی را به تیم پروژه محول می کنند که می تواند شامل توسعه دهندگان، مهندسان، نویسندگان فنی و متخصصان تضمین کیفیت باشد. مدیر پروژه یک برنامه زمانی ایجاد می کند و ضرب الاجل تعیین می کند.
اغلب، یک مدیر پروژه از نمایشهای بصری گردش کار، مانند نمودارهای گانت یا نمودارهای PERT استفاده میکند تا تعیین کند کدام وظایف باید توسط کدام بخش تکمیل شود. آنها بودجه ای را تعیین می کنند که شامل بودجه کافی برای حفظ پروژه در حد بودجه حتی در مواجهه با موارد غیرمنتظره است. مدیر پروژه همچنین مطمئن می شود که تیم منابع مورد نیاز برای ساخت، آزمایش و استقرار یک محصول نرم افزاری را در اختیار دارد.
هنگامی که یک شرکت بزرگ فناوری اطلاعات، مانند سیسکو سیستمز، شرکتهای کوچکتری را تصاحب میکند، بخش مهمی از کار مدیر پروژه این است که اعضای تیم پروژه را با پیشینههای مختلف ادغام کند و حس هدف گروهی را برای رسیدن به هدف نهایی القا کند. مدیران پروژه ممکن است دانش فنی داشته باشند، اما همچنین وظیفه مهم در نظر گرفتن دیدگاههای شرکتی سطح بالا و ارائه نتایج ملموس به موقع و در چارچوب بودجه را بر عهده دارند.