مزیت مطلق: تعریف، مزایا و مثال
مزیت مطلق توانایی یک فرد، شرکت، منطقه یا کشور برای تولید مقدار بیشتری از کالا یا خدمات با همان مقدار ورودی در واحد زمان، یا تولید همان مقدار کالا یا خدمات در واحد زمان است. زمان با استفاده از مقدار کمتری از ورودی ها، نسبت به رقبای خود. با ایران گواه همراه باشید.
مزیت مطلق را می توان با ایجاد کالا یا خدمات با هزینه مطلق کمتر در هر واحد با استفاده از تعداد کمتری از ورودی ها یا با فرآیند کارآمدتر به دست آورد.
نکات کلیدی
- مزیت مطلق زمانی است که یک تولیدکننده بتواند کالا یا خدماتی را در مقادیر بیشتر با هزینه مشابه یا همان مقدار با هزینه کمتر نسبت به رقبای خود ارائه دهد.
- مفهومی که آدام اسمیت توسعه داد، مزیت مطلق میتواند مبنایی برای سودهای کلان حاصل از تجارت بین تولیدکنندگان کالاهای مختلف با مزیتهای مطلق متفاوت باشد.
- با تخصص، تقسیم کار و تجارت، تولیدکنندگان با مزیت های مطلق متفاوت همیشه می توانند بیشتر از تولید و مصرف در انزوا به دست آورند.
- مزیت مطلق را می توان در مقابل مزیت نسبی قرار داد که توانایی تولید کالاها و خدمات با هزینه فرصت کمتر است.
آشنایی با مزیت مطلق
مفهوم مزیت مطلق توسط اقتصاددان قرن هجدهم، آدام اسمیت در کتاب خود به نام ثروت ملل مطرح شد تا نشان دهد کشورها چگونه می توانند با تخصص در تولید و صادرات کالاهایی که می توانند با کارایی بیشتری نسبت به سایر کشورها تولید کنند، از تجارت سود ببرند. کشورهای دارای مزیت مطلق می توانند تصمیم بگیرند که در تولید و فروش یک کالا یا خدمات خاص تخصص پیدا کنند و از وجوه تولید شده برای خرید کالا و خدمات از سایر کشورها استفاده کنند.
اسمیت استدلال میکرد که تخصص در محصولاتی که هر کدام در آن مزیت مطلق دارند و سپس تجارت محصولات میتواند وضعیت همه کشورها را بهتر کند، تا زمانی که هر کدام حداقل یک محصول داشته باشند که برای آن نسبت به سایر کشورها مزیت مطلق دارند.
مزیت مطلق توضیح می دهد که چرا تجارت افراد، مشاغل و کشورها با یکدیگر منطقی است. از آنجایی که هر یک در تولید کالاها و خدمات خاصی دارای مزایایی هستند، هر دو نهاد می توانند از این مبادله بهره مند شوند.
این سود متقابل از تجارت، اساس استدلال اسمیت را تشکیل می دهد که تخصص، تقسیم کار و تجارت متعاقب آن منجر به افزایش کلی در رفاه می شود که همه می توانند از آن بهره ببرند. اسمیت بر این باور بود که این منبع ریشهای به نام «ثروت ملل» است.
مزیت مطلق در مقابل مزیت نسبی
مزیت مطلق را می توان در مقابل مزیت نسبی قرار داد، یعنی زمانی که یک تولیدکننده هزینه فرصت کمتری برای تولید کالا یا خدمات نسبت به تولیدکننده دیگر دارد. هزینه فرصت مزایای بالقوه ای است که یک فرد، سرمایه گذار یا کسب و کار هنگام انتخاب یک جایگزین نسبت به دیگری از دست می دهد.
مزیت مطلق تنها در مواردی که هر تولیدکننده از مزیت مطلق در تولید برخی کالاها برخوردار باشد، منجر به سودهای واضح از تخصص و تجارت می شود. اگر یک تهیه کننده فاقد هرگونه مزیت مطلق باشد، استدلال آدام اسمیت لزوماً کاربرد ندارد.
با این حال، اگر تولیدکننده و شرکای تجاری آن بتوانند بر اساس مزیتهای نسبی مربوطه خود متخصص شوند، ممکن است همچنان بتوانند از تجارت سود ببرند. دیوید ریکاردو در کتاب خود درباره اصول اقتصاد سیاسی و مالیات استدلال می کند که حتی اگر کشوری مزیت مطلقی نسبت به تجارت انواع کالاها داشته باشد، باز هم می تواند از تجارت با کشورهای دیگر در صورت داشتن مزیت های نسبی متفاوت بهره مند شود.
مفروضات نظریه مزیت مطلق
هم نظریه مزیت مطلق اسمیت و هم نظریه مزیت نسبی ریکاردو بر فرضیات و ساده سازی های خاصی تکیه دارند تا مزایای تجارت را توضیح دهند.
موانع تجارت
هر دو نظریه فرض می کنند که هیچ مانعی برای تجارت وجود ندارد. آنها هیچ گونه هزینه حمل و نقل یا تعرفه های اضافی را که یک کشور ممکن است بر روی کالاهای وارداتی دیگری اعمال کند، در نظر نمی گیرند. اما در دنیای واقعی، هزینه های حمل و نقل بر میزان احتمال مشارکت واردکننده و صادرکننده در تجارت تأثیر می گذارد. کشورها همچنین می توانند از تعرفه ها برای ایجاد مزایا برای خود یا معایب برای رقبا استفاده کنند.
عوامل تولید
هر دو نظریه همچنین فرض می کنند که عوامل تولید بی حرکت هستند. در این مدلها، کارگران و مشاغل در جستجوی فرصتهای بهتر جابهجا نمیشوند. این فرض در دهه 1700 واقع بینانه بود.
با این حال، در تجارت مدرن، جهانی شدن اکنون انتقال کارخانه های خود را به خارج از کشور برای شرکت ها آسان کرده است. همچنین نرخ مهاجرت را افزایش داده است که بر نیروی کار موجود کشور تأثیر می گذارد. در برخی از صنایع، مشاغل با دولت ها همکاری خواهند کرد تا فرصت های مهاجرتی برای کارگران ایجاد کنند که برای عملیات تجاری آنها ضروری است.
سازگاری و مقیاس
مهمتر از آن، این نظریهها هر دو فرض میکنند که مزیت مطلق یک کشور ثابت است و مقیاس یکسانی دارد. به عبارت دیگر، فرض بر این است که تولید تعداد کمی از کالاها همان هزینه هر واحد را با تعداد بیشتر دارد و کشورها قادر به تغییر مزیت مطلق خود نیستند.
در واقعیت، کشورها اغلب سرمایه گذاری های استراتژیک را برای ایجاد مزیت های بیشتر در صنایع خاص انجام می دهند. مزیت مطلق نیز می تواند به دلایلی غیر از سرمایه گذاری تغییر کند. برای مثال بلایای طبیعی می تواند زمین های کشاورزی، کارخانه ها و سایر عوامل تولید را از بین ببرد.
مزایا و معایب مزیت مطلق
یکی از مزیت های نظریه مزیت مطلق سادگی آن است: این نظریه توضیحی زیبا از مزایای تجارت ارائه می دهد و نشان می دهد که چگونه کشورها می توانند با تمرکز بر مزیت های مطلق خود سود ببرند.
با این حال، نظریه مزیت نسبی به طور کامل توضیح نمی دهد که چرا کشورها از تجارت سود می برند. این توضیح بعداً به نظریه مزیت نسبی ریکاردو تعلق گرفت: حتی اگر یک کشور در هر دو نوع کالا مزیت مطلق داشته باشد، باز هم از طریق تجارت وضعیت بهتری خواهد داشت. به عبارت دیگر، اگر کشوری بتواند همه کالاها را ارزانتر از شرکای تجاری خود تولید کند، باز هم از تجارت با سایر کشورها سود خواهد برد.
همچنین، همانطور که قبلا توضیح داده شد، این نظریه همچنین فرض میکند که مزیتهای مطلق ثابت هستند – یک کشور نمیتواند مزیتهای مطلق خود را تغییر دهد و با مقیاس کارآمدتر نمیشوند. تجربه واقعی نشان داده است که این نادرست است: بسیاری از کشورها با سرمایه گذاری در صنایع استراتژیک با موفقیت مزیت مطلق ایجاد کرده اند.
در واقع از این نظریه برای توجیه سیاست های اقتصادی استثمارگرانه در دوران پسااستعمار استفاده شده است. با این استدلال که همه کشورها باید بر مزایای خود تمرکز کنند، نهادهای بزرگی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول اغلب کشورهای در حال توسعه را تحت فشار قرار داده اند تا به جای صنعتی شدن، بر صادرات کشاورزی تمرکز کنند. در نتیجه بسیاری از این کشورها در سطح پایینی از توسعه اقتصادی باقی می مانند.
مثالی از مزیت مطلق
دو کشور فرضی آتلانتیکا و پاسیفیکا را در نظر بگیرید که دارای جمعیت و منابع مشابه هستند و هر کدام دو محصول تولید می کنند: اسلحه و بیکن. آتلانتیکا هر سال می تواند 12 وان کره یا 6 تخته بیکن تولید کند، در حالی که پاسیفیکا می تواند شش وان کره یا 12 تخته بیکن تولید کند.
هر کشور برای زنده ماندن به حداقل چهار وان کره و چهار تخته بیکن نیاز دارد. آتلانتیکا در یک حالت خودکامه، که صرفاً برای نیازهای خود تولید میکند، میتواند یک سوم سال را برای تولید کره و دو سوم سال را صرف تولید بیکن کند، در مجموع چهار وان کره و چهار تخته بیکن. .
Pacifica می تواند یک سوم سال را صرف تولید بیکن و دو سوم آن را برای تولید کره صرف کند: چهار وان کره و چهار تخته بیکن. این امر باعث میشود که هر کشوری در آستانه بقا باشد و به سختی کره و بیکن وجود داشته باشد. البته توجه داشته باشید که آتلانتیکا در تولید کره و پاسیفیکا مزیت مطلق در تولید بیکن دارند.
اگر هر کشوری در مزیت مطلق خود تخصص داشته باشد، آتلانتیکا می تواند 12 وان کره و بدون بیکن در یک سال بسازد، در حالی که Pacifica هیچ کره و 12 تخته بیکن تولید نمی کند. دو کشور با تخصصی شدن وظایف کار خود را بین خود تقسیم می کنند.
اگر سپس شش وان کره را با شش تخته بیکن مبادله کنند، هر کشوری از هر کدام شش وان خواهد داشت. هر دو کشور اکنون وضعیت بهتری نسبت به قبل خواهند داشت، زیرا هر کدام شش وان کره و شش تخته بیکن دارند، در مقابل چهار تا از هر کالایی که میتوانستند به تنهایی تولید کنند.
نتیجه گیری
تئوری مزیت مطلق بیانگر توضیح آدام اسمیت در مورد اینکه چرا کشورها از تجارت با صادرات کالاهایی که دارای مزیت مطلق هستند و واردات کالاهای دیگر از تجارت سود می برند، است. در حالی که این نظریه یک تصویر زیبا و ساده از مزایای تجارت است، اما به طور کامل مزایای تجارت بینالمللی را توضیح نداده است. که بعداً به نظریه مزیت های نسبی دیوید ریکاردو تعلق گرفت.
سوالات متداول
مزیت مطلق چگونه می تواند به نفع یک ملت باشد؟
مفهوم مزیت مطلق توسط آدام اسمیت در ثروت ملل ایجاد شد تا نشان دهد چگونه کشورها می توانند با تخصص در تولید و صادرات کالاهایی که تولید می کنند کارآمدتر از سایر کشورها و با واردات کالاهایی که سایر کشورها با کارایی بیشتری تولید می کنند، به دست آورند. تخصص در و تجارت محصولاتی که آنها در آن مزیت مطلق دارند می تواند به نفع هر دو کشور باشد تا زمانی که هر کدام حداقل یک محصول داشته باشند که نسبت به دیگری مزیت مطلق دارند.
مزیت مطلق چه تفاوتی با مزیت نسبی دارد؟
مزیت مطلق توانایی یک واحد برای تولید محصول یا خدمات با هزینه مطلق کمتر در هر واحد با استفاده از تعداد کمتری از ورودی ها یا فرآیندی کارآمدتر از واحد دیگری است که همان کالا یا خدمات را تولید می کند. مزیت نسبی به توانایی تولید کالاها و خدمات با هزینه فرصت کمتر اشاره دارد، نه لزوما با حجم یا کیفیت بیشتر.
نمونه هایی از کشورهای با مزیت مطلق چیست؟
نمونه بارز کشوری با مزیت مطلق، عربستان سعودی است، کشوری با ذخایر نفتی فراوان که مزیت مطلق آن را نسبت به سایر کشورها فراهم می کند. نمونه های دیگر عبارتند از کلمبیا و آب و هوای آن – که برای کشت قهوه مناسب است – و زامبیا که دارای برخی از غنی ترین معادن مس جهان است. برای عربستان سعودی تلاش برای کشت قهوه و کلمبیا برای حفاری نفت، کاری بسیار پرهزینه و احتمالاً غیرمولد خواهد بود.